خواهرم پسورد لپتاپشو یادش رفته بود ، درستش کردم ، عوضش کردم ، بعد الان باهاش کار خیلی مهم داشت منم پسوردو نمیگفتم :))))
ده تومن ازش گرفتم رمزو گفتم ! ینی حرومه ؟! :|
خواهرم پسورد لپتاپشو یادش رفته بود ، درستش کردم ، عوضش کردم ، بعد الان باهاش کار خیلی مهم داشت منم پسوردو نمیگفتم :))))
ده تومن ازش گرفتم رمزو گفتم ! ینی حرومه ؟! :|
ینی خاک تو سر این قانونی که میگه دختر هر چی درس خون تر چلفت تر و مشنگ تر !
من چرا نمیتونم دست راستمو لاک بزنم ؟! چرا واقعا ؟! :/
هارهار ، الکی مثلا من درس خونم :)))
اقاااا من اعتراض دارم خب ، الان امروز اخرین کلاس این هفته رو میرم ، بعد دوباره یه هفته ی دیگه شروع میشه :(
حالم خوبه ، خیلی :) به طرز وحشتناکی خوشحالم اصلا :)))) حیف حال ندارم وگرنه پا میشدم طی یک اقدام خیزشی حداقل کتابایی که نشستم روشون رو رد میکردم ! :)))
اتاقم لایه لایه شده ، یه لایه لباس راحتی ، یه لایه کتاب ! یه لایه لباس بیرونی ، دوباره کتاب :))) رو همینا مشق مینویسم ، میخوابم ، یه وضیه اصلا :)))
البته یه طرفش پتوم هم افتاده حال ندارم برش دارم ، الان دو شبه بی پتو سر میکنم :))) حالا باز مامانم میاد میگه خاک تو سرت ، خودت گاوی اتاقت طویله ، بعد به دوربین نگاه میکنه و محو میشه :)))
اقااااا نمیشه من انگشت کوچیکه م رو بکنم ؟! ینی آپشنال باشه ، هر وقت میخوام از کنار میز و تخت رد شم بکنمش ، بعد که ردشدم دوباره وصلش کنم :)))
دیگه ددابظ :))
ینی اینقدر خستم که میتونم سرت سرت کنم رو زمین ، بعد مامانم میگه خجالت نمیکشی بزغاله ؟!
من تو این سی سال زندگی مشترکم با بابات تا حالا نذاشتم پیرهن چروک بپوشه ! پاشو گمشو یه لباس اتو کن واسش !
بعد من گفتم : خب الانم نزار مادر من ، پاشو پاشو ، پاشو اون پیرهن آبیه رو با شلوارش گذاشتم اتو کن !
دیگه بعدشو نمیگم !
آخ چشمم ! آخ دستم !
چقدر پشه کش درد داره :دی