من باب حکمت :/

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

مبارکت باشه جانِ دلِ خواهر ..:-*

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

پرخوری حسابه ؟!

ادم اینقدر غصه بخوره که دیگه اشباع بشه ، پرخروی حساب نیست ؟! نمیتونه بالا بیاره ..؟!

من و پاتریکو تخته کردم .. دوست دارم خودمم تخته کنم .. خودمم بکشم .. حذف کنم چهل و هشت ساعت دیگه پاک شم ! قابلیت بازگردانی هم نداشته باشم .. تموم بشم .. فقط همین ..

منتظرم این مشکلای خود ساخته حل بشن ،، دست روی دست گذاشتم ، منتظرم یه قهرمان بیاد !

هه ، از همین هه های شاخ طور دقیقن .. دیگه چیزی ندارم که از دست بدم ! واقعا ندارم ..

بعد مثلا بمیرم خیلی نکته ی مهمیه ؟! نمیگن چرا نیست ؟! جاش خالیه ..

میگن اینم رفت دیکه هیشکی رو نداریم بخندونتمون .. شانس نداریم که ..

شاید بار هزارم باشه ، ولی بازم میگم ، اگه بمیرم ، غمِ نداشتنِ کسی که واسم گریه کنه ، صد باره منو میکشه ..

ندارم آقا جان ! نیست کسی که بگه چرا نیستم .. نیست ..

ناموسن ترس از ۲۵ باند رو دانلود کنید گوش بدید .. بد نیست .. من دوستش دارم ..

ای کاش هیچ دوستی نداشتم که ناراحت بشه از خوندن حرفای دلم ، ای کاش میتونستم بنویسم ،، بگم ! ولی نمیتونم ..

همیشه یه درد بزرگتری دارم که به این دردای کوچیک بگه خفه شو .. بعد همین دردای کوچیک بزرگ میشن ، دهنمو سرویس میکنن ..

دلم گریه کردن بدون قرمز شدن چشم میخواد .. چشمام کبود شدن بسکی تا کمر رفتم تو کتاب و گریه کردم و نخوابیدم .. واقعاً هدفم چیه ؟!

چی قراره بیارم به سر زندگیم ..؟!

خدایا .. بیا این پایین مرد و مردونه بگو چته ! بگو من چمه ! بگو چیشده ؟! یه بار نگو میبریم جهنم .. یه بار نشونم بده این ستار العیوب بودنو .. ارحم الراحمین بودنو .. نمیشه فقط اسمش باشه که ..

یه بار نشونم بده .. یه کاری بکن که بفهمم هستی ..! میبینی واقعاً ..؟! شوخی نکن ..

دوست دارم دستمو بکنم تو قفسه سینم ، قلبمو دربیارم بندازم تو سطل .. درد میکنه .. به درک :))))

اوپس ، اینا چیه دختر ؟؟

پاشو پاشو .. پاشو عقد خواهرته .. پاشو برو ببین دوربین چیش شده ..

من از این نفس که میاد و میره متنفرم ..:|

جوری قلبم درد میکنه ، انگار ترکتور از روم رد شده و دنده هام شکسته رفته تو هر چی اون تو بوده ..

همین قدر عمیق تیر میکشه .. درد میکنه ..

..

هعی ..

یکی دیگه به افتخاراتم اضافه شد :/

و اینک شما تصور کنید دختری را که پای چپ و دست راستش در باند است ، موهایش هر کدام به سوئیست و خیلی وقت است شانه در حوالی شان پرسه نزده ست ، پای راست با شیب کسینوس زاویه ی شصت و هفت درجه و نیم در افق و دست چپ با تانژانت زاویه چهل و دو و چهاردهم درجه در عمود در حال رقصیدن با آهنگ حنا از اندی میباشد:))))

بعد یک هو شوهر خواهرش در میزند و چون صدای عاهنگ بلند است نمیشنود این دختر الاغ :/  بعد عضو جدید خانواده با چنین صحنه ی بیوتیفولی مواجه شده و تا مرز ایران و آمریکا سینه خیز میزود و مشت محکمی میشود بر دهان عمه ام :/

تا سوتی های دیگر ددابظ شما :/