ببین خدا ، درسته که تو بالایی ، یه مشت بنده ی خوبم داری که عبادتت میکنن ، ولی من از اونا نیستم !!! 

من بلد نیستم ذکر زبونم سبحان الله باشه ، من بلد نیستم کارام واسه رضای تو باشه ..

ولی چی میشه ؟! چی میشه یه بار بیای این پایین مایینا ، اینجایی که منم .. سر بزنی بهم .. بابا منم بندتم ..

یه بار بهم گوش بده .. چیزی نمیخوام جز اینکه حس کنم دارمت ..

ببین .. هیچی ندارم واسه از دست دادن .. ظلمه ، ولله ظلمه تو رو هم نداشته باشم ..

خدا بشنو .. بیا ببین چه مرگمه ..

من چمیدونم تو چه کوفتی آفریدی ، چجوری حالش خوب میشه .. بیا خوبم کن .. بیا تمومش کن این سردرگمی رو ..