پام خیلی درد میکنه ، میدونم یه چیزیش شده ، دردش مثل درد شکستنه ولی نمیرم دکتر ..!

داشتم گریه میکردم ، مامانم اومد گفت چی شده ؟! 

گفتم هیچی !

گفت پس چرا گریه میکنی ؟! اگه خیلی درد داره بریم دکتر ، اگه نه هم که مگه چیت کمه که گریه میکنی ؟!

دست خودم نبود اگه پوزخند زدم .. نمیخواستم بفهمه خیلی وقته فهمیدم ..! ولی دید و رفت ..

ببینه .. بره .. چیکار کنم خب ؟!

چقدر دلم میخواد یه بار ، فقط یه بار بهشون بگم چی کم بوده تو این زندگی .....